IROON TV

برنامه های تلویزیون‌های ایرانی و فارسی‌زبان

IROON TV

برنامه های تلویزیون‌های ایرانی و فارسی‌زبان

بازیگرای سریالای نودتایی

خب مثل اینکه پیش بینی مون در مورد سریال "کمربندا..." (آخ ازاین اسمهای یک کیلومتری!) تا اینجا درست از آب دراومده. حرفی رو هم که درباره لاله صبوری زدم با عرض شرمندگی شدیداً! پس می گیرم. مهم اینه که تونسته نقش رو دربیاره و خیلی هم خوب. اصولا توی خانوما کم اند بازیگرایی که از پس این طور نقشا بربیان. لاله صبوری یکی از اونهاست که تعدادشون سرجمع شاید از تعداد انگشت های یک دست تجاوز نکنه: مریم سعادت، تا حدودیطیبه ابراهیم، فلامک جنیدی (به شرطی که وسط سریال متحول نشه!) و... و... این که شد 4تا! سحرولدبیگی هم بازیگر خوبیه ولی توی این کار آخری (نقطه چین) فقط  جیغ می کشید. بازی سحرزکریا توی پاورچین رو من خیلی دوست داشتم. با اینکه خودش هی می گفت اینکاره  نیست بازی خیلی مناسبی داشت بدون ادا و اصول اضافه. لیلی رشیدی توی "بدون شرح" هم خوب بود... همین و تمام!

بقیه بازیگرای زنی که پا توی این میدون گذاشتن از پس اش برنیومدن و به همین خاطر هم تجربه اول و آخرشون  شده. رویا افشار توی "کمربندا..." هم تا اینجا (تا اینجا یعنی ممکنه بعدا تغییر کنه) نسبتا ناموفق بوده. بخصوص وقتی با ناهیدخاله (مریم سعادت) مقایسه‌ش می‌کنه. پینگ پنگی که با اویسی داشت فوق العاده بود. انقدر روون با هم جلو می رفتن که آدم باورش نمی شد بداهه باشه. اما الان اونم توی "باجناق" ها شاید تک مونده و درخششی نداره. از قضای روزگار سیروس گرجستانی هم که یک بازیگر فوق العاده قدرتمنده، اینکاره نیست! از اون گرجستانی یی که توی "رانت خوار کوچک" اون طور درخشید خبری نیست! چرا؟ چون این نوع کار اصلا جنسش چیز دیگه ست.

تو این نوع کار، بیشتر از اینکه بازیگر خوبی باشی باید حاضر جواب وجوک باشی. اینجا به ندرت فیلمنامه موقعیت طنز رو به طور کامل در اختیار بازیگر میذاره که بتونه روش مانور بده. اینجا خود بازیگره که باید موقعیت بسازه. اونم با سرعت نور. چون وقت تجزیه و تحلیل و  توحس رفتن و این حرفا نیست. توی هوا باید بزنی و بری جلو...

اتفاقا این قضیه برعکسش هم صادقه. یعنی داریم کسانی رو که توی کارای عادی بازیگرای معمولی ان اما تو این نودتایی ها درخشیده ن. مثال؟ جواد رضویان! یا همین لاله صبوری! حتی سیامک انصاری...

 

خلاصه این جوری...

 

نظرات 8 + ارسال نظر
محمد پنج‌شنبه 16 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 10:35 ب.ظ http://media2006.persianblog.com

سلام ! خوبی ! با حال بود‌! من با لوگو موافقم ! منو تو یاهوت اضفه یا اد کن ! ا کی ؟ !! پس فلن‌!

شهرزاد جمعه 17 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 12:47 ق.ظ

سلام من اولین بار است که به وبلاگت سر می زنم ولی واقعا وبلاگ خوبی داری موفق باشی!
اما در مورد کمربندها باهات موافقم خیلی خوب است . من کارهای مدیری رو خیلی دوست دارم ولی از کار خوبی مثل کمربندها نمی گذرم! خیلی با حاله!
ولی در یه مورد باهات مخالفم اون هم در مورد تب سرد نمی دونم احساس کردی یا نه ولی تب سرد خیلی از لحاظ فیلمنامه ضعیف بود هر چی مسافری از هند پخته بود این یکی توش سوتی زیاد داشت البته روی مسافری... خیلی وقت گذاشته بودند ولی تب سرد خیلی مشکل داشت.نمی دونم من نظرم رو گفتم اخه من با هر کسی ام حرف زدم گفت از تب سرد خوشش نمی یاد!!!! بازیگراش خیلی خوبند ولی واقعا شهاب خیلی بد بازی کرد نمی دونم چرا اینقدر مصنوعی شد!!! امیدوارم بهتر شود !!
در ضمن باز هم موفق باشی خیلی از وبلاگت خوشم اومد!

خوشحالم که از اینجا خوشت اومده :)
درباره «تب سرد» من فکر می‌کنم که از «مسافری از هند» بهتره البته منهای بعضی قسمتای پلیس بازیش... بازی ها هم پخته تر از اون هستن ولی خب «مسافری...» موضوع عامه‌پسندتری داشت و در جذب مخاطب موفق تر بود... اصولا قاسم جعفری رگ خواب مردم خوب دستشه. خودشم آدم جالبیه...

علیرضا جمعه 17 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 04:23 ب.ظ http://m-modiri.persianblog.com

سلام ... با تبادل لوگو موافقم ... در مورد مطلبت باید بگم که کاملا باهات موافقم ... لاله صبوری بازیگر خوبی نشون داده و مثل سابق داره با قدرت رل بازی میکنه ... البته نباید یادمون بره که توسط مهران مدیری کشف شده ! ... در مورد مریم سعادت هم کاملا موافقم ... ناهید خاله در کنار کاووسی از زوج های موندگار تلویزیون بودند ... ولد بیگی هم خوبه . خیلی شره ! ... اما سیروس خان ! سیروس گرجستانی هم به نظر من از قدرتهای بازیگری محسوب میشه ، به شرطی که ازش بدرستی استفتذه بشه . درست مثل استاد اویسی ! اگه یادت باشه تو «در کنار هم» که کارگردان هنریش خود اویسی بود اصلا بازی اویسی به چشم نمی اومد ... من لینک شما رو گذاشتم ، منتظرم !

بله لاله صبوری اولین کارشو با مدیری بازی کرد، نویسنده هم بود اونجا... جنگ ۷۷ بود که قطعه های کوچیک نمایشی وسطش داشت بعد این قطعه‌ها انقدر گرفت که کل برنامه رو به خودش اختصاص داد...
اما در مورد بازی اویسی توی «درکنار هم» باید بگم جنسش کلا با این کارای روتین فرق داشت و اون کار اون نوع بازی رو می‌طلبید که درونی‌تر و کنترل شده‌تر بود...

آرمان دوشنبه 20 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 07:54 ب.ظ

سلام .
نمیدونم چرا اینقدر از اون برنامه و آقای فراستی بدت اومده؟!
آیا همینکه مثل بسیاری از منتقدین دیگه فقط به معایب برنامه نپرداخت و محاسنش رو هم دید، یکی از امتیازات مجری گری ایشون به شمار نمیره ؟ در عوض آقای دکتر که جبران کردن ! نه!؟
میشه در مورد دلایلت برای بد بودن برنامه بیشتر توضیح بدی؟

نمی‌دونم این فراستی رو چقدر می‌شناسی ولی این بابا اصلا روش‌اش اینه که همه رو بکوبه! بخصوص اسمهای بزرگو. اونم کاملا یه طرفه و مغرضانه. از اونایی که با کوبیدن بزرگا می‌خوان خودشونو مطرح کنن. بعد این وسط برای اینکه زیاد ضایع نباشه گیر می‌ده به یکی و اون‌قدر بزرگش می‌کنه که بیا و ببین! یه زمانی حاتمی‌کیا و یه سری هم به مجیدی گیر داده بود. سوژه جدیدش هم شاید مدیریه... نمی‌دونم شایدم سنش رفته بالاتر و عاقل‌تر شده ولی به هرحال همون‌طور که می‌گی تو قسمت دوم اون برنامه نسبتا منطقی حرف می‌زد.

اما درکل بیشتر ایرادایی که به برنامه می‌گرفتن خیلی مسخره بود! چون اصلا نقطه‌چین مشکلات اساسی‌تری داشت و به اون جاها نمی‌رسید. مشکل نقطه‌چین این نبود که پیام نداره مشکل پایه‌ای‌ترش این بود که خنده‌دار نبود! شوخی‌هاش تکراری و دستمالی شده بود... البته یه لحظات خوبی هم داشت ولی نسبتش به کل برنامه ناچیز بود...

آرمان سه‌شنبه 21 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 12:02 ب.ظ

سلام. راستش قبلا نظر زیاد خوبی نسبت به فراستی نداشتم.ولی در این برنامه دیدم که لااقل برخلاف خیلی از منتقدین دیگه انصاف رو رعایت کرد. اصلا هم مدیری رو بزرگتر از چیزی که هست، نکرد... دیگه اینکه اول باید دید تعریف طنز چیه؟ در کمدی بیشتر خنده و لحظات شوخیه که مهمه. ولی طنز در حین اینکه نیش و کنایهء خودشو میزنه، باید یه لحظاتی هم شوخی و خنده داشته باشه، که تلخی اون نیشو بگیره که فکر میکنم «نقطه چین» بخصوص از اواسطش به بعد، این خصوصیتو داشت.نمیخواستم اونو با «کمربندها...» مقایسه کنم.ولی انصافا خودت الان که این برنامه رو میبینی، به نظرت از یک لحظات طنز به شوخی میرسه یا برعکس؟ طرح کلی برنامه خوب بوده، ولی واقعا به هدر رفته. چند نفر از طرفداران اویسی رو میشناسم، که از شخصیتش در این برنامه بدشون هم میاد.شوخیهای برنامه واقعا بیمزه و بی نمکه.

خب در مورد «کمربندا...» باهات موافق نیستم. به نظرم خیلی بهتر از نقطه چینه. بخصوص از نظر شخصیت پردازی. اویسی هم خوبه البته شخصیتش تو قسمتهای اخیر کاملا با ۳-۴ قسمت اول فرق کرده ...

ببین یه مثال: دیشب تو «کمربندا..» داشت داخل هواپیمای درحال حرکت رو نشون می‌داد، نقطه چین هم یه همچین صحنه‌ای داشت اگه یادت باشه، انصافا قابل مقایسه بود؟

یه چیز دیگه: تو هر قسمت «کمربندا...» دست کم ۷-۸ تا شوخی تصویری هست ولی توی کل «نقطه چین» چی؟

فکر نمی‌کنی علاقه‌ت به مدیری باعث شده یه‌کم نسبت به این سریال جبهه بگیری؟ در حالی که موفقیت یه برنامه دیگه از ارزش کارهای خوب مدیری (که «نقطه‌چین» جزوش نیست)هرگز کم نمی‌کنه...

آرمان جمعه 24 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 11:45 ق.ظ

سلام. پس بذار منم بگم که حس میکنم شما میخوای بیشتر منو سر لج بندازی.نقطه چین ضعفهای بسیاری داشت ولی حتی بازی یکی از شخصیتهای اصلی «کمربندها...» به خوبی بازیهای نقطه چین و حتی بدون شرح نیست.اویسی هم اینجا اصلا دوست داشتنی نیست.برنامهء دیشب بد نبود ودو سه تا شوخی کلامی بامزه هم داشت ولی تصویری!... . دو، سه قسمت قبل هم واقعا افتضاح بود. به نظر من تعدد لوکیشنها و زوایای دوربین شما رو گول زده. در حالیکه تنها این، دلیلی بر کیفیت برنامه نیست.بازهم میگم که موضوع کلی برنامه خوبه،ولی پرداخت اونها اصلا پیمان قاسمخانی قوی پاورچین رو تداعی نمیکنه و البته این یک خوبی داره.اینکه نشون میده متنهای قاسمخانی چقدر در اجرا و بازیهای خلاقانه کاملتر میشد. در مورد اون مثال هواپیما که گفتی،نبایدم قابل مقایسه باشه،چون اگه یادت باشه لوکیشن اونها یک اتاق بود ولی توی این یکی لوکیشن واقعا در حال حرکت بود!- شوخی تصویری رو قبول ندارم اگرم باشه بسیار کمه(۷،۸ تا؟!)،بیشتر شوخیها کلامیه. ـمیدونم که بحثهای قبلیمون باعث این تصور در تو شده ولی باور کن من اینارو از کسانی که مدیری و غیر مدیری براشون فرقی نمیکنه، هم شنیده ام .

آرمان جان یعنی چی که میگی می‌خوام تو رو سر لج بندازم؟!! چنین حرفی از تو بعیده. داریم دوستانه بحث می‌کنیم.

مثال از شوخی تصویری توی همون اپیزود دیشب: دنبال نوار گشتن کاپیتان- پیچیدن سیم دور گردنش - پشتی و قناری و کلا چیدمان داخل هواپیما - طرز تکون خوردن بعضی بازیگرا...

اون فرقی هم که می‌گی خب همونیه که من می‌گم! این یعنی این که اینا برای بیننده‌شون احترام بیشتری قائلن و بیشتر زحمت می‌کشن... خیلی بیشتر خرج می‌کنن و یک دهم اون تبلیغات رو ندارن.

اینم بگم که مظلومی گرچه کارش تروتمیزتر از مدیریه ولی مدیری تو خنده گرفتن اوستاتره... خنده گرفتن تو کارای مظلومی تماما با بازیگراست و وقتی هم بازیگرش نباشه می‌شه بانکی ها...

بابک سه‌شنبه 1 دی‌ماه سال 1383 ساعت 01:45 ق.ظ

اقا سلام من یک عکس از فتحعلی اویسی می خوام که گفته باشه دیجیتالم کجا بود چطوری گیر بیارم

کتکله شنبه 1 اسفند‌ماه سال 1383 ساعت 02:54 ب.ظ http://katakalle.com

سلام ! من یه وبلاگ طنز به نام کتکله دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد