آدم وقتی می بینه هنوز مزاج ملت شهیدپرور، بالاتر از "برره" رو هم قبول می کنه و برنامه مستندی مثل "مهاجران" پرمخاطب می شه قوت قلب می گیره. منظورم سریالیه که شبکه یک بعد از سریال چارشنبه شب ها پخش و بعد از فیلم سینمایی جمعه تکرار می کنه و موضوعش ایرانی هایی هستن که به اروپا مهاجرت کردن و اونجا به موفقیت هایی رسیدن.
موضوع بسیار قابل توجه، پردداخت مسلط و محقانه، روایت صمیمی ، و نگاه حتی الامکان بی طرف این برنامه محصول جذابی به بارآورده که در عین ناباوری حتی سازندگانش، مخاطبان زیادی از اقشار مختلف و متنوع رو پای تلویزیون می نشونه و بعد از نمایش هم سوژه بحث مردم در محاورات روزمره می شه.
به جرات می تونم بگم بین جمعیت 17-30 سال ایران کسی پیدا نمی شه که دست کم برای مدتی ذهنش مشغول سودای خارج رفتن نبوده باشه. (حتی شما دوست عزیز!) اما حتی موضوع دغدغه ای تا این حد حساس و فراگیر هم بدون این پرداخت گرم و هنرمندانه نمی تونست موفق باشه. به یاد بیارین اون قسمتی که مهدی سجادی (نقاش درباری، شاگرد کمال الملک اگه اسمشو درست گفته باشم) رو به دوربین بدون ذره ای رودرواسی! خاطراتشو از برخورد رضاشاه تعریف می کرد و تنها دخالت مستقیم سازندگان در این روایت صمیمانه، صدای سوت گذاشتن روی فحش های خفن بود. چنین صمیمیتی در تلویزیون ما تقریبا بی سابقه بود. (نمی دونم این قضیه تا چه حد به مدیریت ضرغامی بر می گرده ولی شبیه این تحول رو در کلیت رویکرد صدا و سیما کم و بیش می شه احساس کرد.) هر چند آخر اون قسمت سعی کرده بودن با زورچپون کردن یک پیام اخلاقی در مذمت وابستگی به دربار شاهنشاهی دل مسوولین کم ظرفیت رو نرم کنن ولی همین قدر هم برای ما غنیمته!
محمد علی فارسی کارگردان برنامه می گه:
تلویزیون خیلى هوشمندانه کار کرد. بالاخره مدیران تلویزیون اینطور نیست که ندانند در مملکت چه اتفاقى دارد مى افتد. وقتى که در بین ۹۱ کشور توسعه یافته و توسعه نیافته، ما مقام اول را در فرار مغزها بین نخبگان و تحصیلکرده هامان داشته باشیم، از هر ۱۲۰ دانش آموز المپیادى ما ۹۰ نفرشان در آمریکا دارند تحصیل مى کنند. دیگر اینکه یک برنامه تشویق بکند یا نکند، نیست. تلویزیون آمده چه کار کرده، گفته ما آنقدر مسائل و مشکلات داخلى داریم که اینها مى روند. پس ما بیاییم الگوى درست هجرت را به مردم نشان بدهیم.
مشروح این گفت و گوی خیلی جالب بین کارگردان و مجری طرح "مهاجران" رو اینجا بخونین.
سلام
خیلی جالب ااست
وبلاگت خوبه و فکر میکنم خوبتر هم میشود
به من هم سر بزن خوشحال میشوم
تا بعد...
سلام...
حتما این برنامه رو خواهم دید.
امیدوارم تموم نشده باشه!
آهاااااااااااااااااا !!!
ولی این سایتو دیدی؟!
www.IranSima.com
گفتوگو با رضا عطاران، کارگردان و بازیگر «متهم گریخت»
عطاران: ما آدمها خودمان را از همه بیشتر میشناسیم. میدانیم که روحیات متفاوت و متناقضی داریم. یک آدم خوب گاهی چهقدر میتواند پست شود. یک آدم مهربان، چه طور عصبانی میشود. یک آدم میتواند تا آخر عمر خبیث بماند و هیچ کس نفهمد. شاید بعضیها حاضر نباشند به این نکته اعتراف کنند. اما من خودم را این طوری شناختم. به نظرم میتوانم در همین لحظه دو تا آدم متفاوت باشم. این نکته را سعی کردم در کارهایم هم رعایت کنم. یعنی تا جایی که به داستان لطمه نزند، واکنشهای شخصیتها را یکسان دنبال نمیکنم. آنها هر لحظه ممکن است به رنگی دربیایند. خوب بودن یک آدم دلیل بر دروغ نگفتناش نیست و همین طور دروغ گویی، دلیل بد بودن یک آدم نمیشود. من خودم چرا در چند فیلم و سریال، نقش دزد بازی میکنم؟ چون احساس میکنم ارتباطی بین خودم و این آدمها وجود دارد.
درسته ولی این وسط یه مرز حساسی هست که عطاران هنوز کشفش نکرده!
سلام
خوبی؟ خدا رو شکر ....
آپ دیتم٬ دوست دارم بیای پیشم و استفاده ی لازم رو از این پست ببری٬این یکی با همه ی پست های قبلی فرق داره و تو این بهم ریخته گی های امروزی میتونی آرامشتو بدست بیاری.
میخوام نظرتو بدونم...
من چشم براهت می مونم ...
« مسعــــــــود »