· روزهای اعتراض رو که میداد همهش خداخدا میکردم نکنه "دیوید" (شخصیت اول داستان) آخرش مسلمون دو آتیشه بشه. خوشبختانه نویسنده و کارگردان عقلشون رسیده بود!
· لهجهی بررهای انگار "سعید پیردوست" رو طلسم کرده بود! مثل طنابی که که پیچیده بود دور دست و پاش و نمیذاشت جنب بخوره. همین که برگشت به لهجهی تهرونیش شد همون پیردوست سابق. اینم از تاثیر شگفتانگیز لهجه!
· وقتی تو روزنامه خوندم فیلم مستند "رژهی پنگوئنها" رو - که اونقدر آرزو داشتم ببینم - "اکبر منانی" دوبله کرده، حدس زدم چی از آب دراومده. واقعا هم که بهتر از این نمیشد رید به فیلم! در کمال "خود خلاق پنداری" دیالوگ گذاشته بودن برای پنگوئنهای زبونبسته! اونم چه حرفایی! چه صداهایی!
· قسمت آخر "او یک فرشته بود" به نظرم سقوط آزاد بود. چه از نظر محتوایی، چه از نظر هنری. همیشه آخرش باید گند بزنن. میمیرن یه ماه زودتر کارو شروع کنن که به سمبلکاری نیفتن. "روزهای اعتراض" هم همین بلا به سرش اومد.
· مهران مدیری شبهای برره برخلاف نودتاییهای قبلی که بازیش تحتالشعاع کارگردانی و بازیگرهای دیگه قرار میگرفت (بخصوص تو نقطهچین که بازی خیلی ضعیفی داشت) در مقام بازیگر هم درخشید.
· کیوون اول قرار بود یه پسر "اوا" باشه ولی مثل این که نذاشتن و شخصیتش عوض شد. شاید به خاطر همین شفیعیجم، اون شفیعیجم همیشه نبود. در طول کار هم دو سه بار با عوامل دیگهی سریال دعواش شد و تا پای قهر پیش رفت. اگه یادتون باشه تو "بدون شرح" هم یه دفعه وسط سریال ناپدید شد.
آخرین اخبار ایران و جهان در بزرگترین آرشیو خبری در ایران. خبر+عکس. :: اخبار را در www.moroorgar.com حرفه ای بخوانید ::
مهران مدیری در سریالهای قبلی میخواست که خودش باشه. یعنی عمدی بود. حالا هم خودش میخواست که «مدیری » همیشگی نباشه و بازی کنه.
نقطه ضعف شبهای برره هم کیوون بود که بازیش ناهماهنگ با بقیه بود و نسبت به بقیه توی ذوق میزد.(مثل همیشه)