IROON TV

برنامه های تلویزیون‌های ایرانی و فارسی‌زبان

IROON TV

برنامه های تلویزیون‌های ایرانی و فارسی‌زبان

سهم گلزار از شکیبایی


باور کنید من از دیدن قیافه‌ی گلزار نه تنها حرصم نمی‌گیره بلکه خوشم هم میاد و حتی بازی‌ش رو هم توی یک فیلم (بوتیک) دوست دارم. ولی قبول کنید این اواخر همه چی به شکل مضحکی به گند کشیده شده! و این یک مورد دیگه آخرشه! بخصوص که پای یه نفر وسطه که قضیه یه جورایی ناموسی‌ شده. داغ هم هنوز خیلی تازه‌ست...

حدودا یک هفته پیش، گلزار یک یادداشت نوشت که حالا که فلانی مرد بیایید «همه بیشتر و بهتر زندگی کنیم» و قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه ز هم غافل نمانیم و...

گفتیم خب ایشون هم به عنوان پدر عروس با اون زبلی‌ای که قبلا هم یه شمه‌هایی رو ازش نشون داده بود این وسط اومد یه ابراز وجودی کرد. عیب نداره. اینم روی جاهد و صفار و ابطحی و بقیه. ولی واقعا دیگه تا این جاش رو عمرن نخونده بودیم انصافا! نگو اون تازه دشت اول بوده! پرده‌ی اصلی تازه امروز شروع شد:

«... واکنش‌های مسولان و همکاران سینمایی باعث شد تا به فکر طرح و ایده‌ای بیفتم که مدتی بود ذهنم را مشغول کرده بود و انگار دنبال موقعیت مناسبی برای مطرح‌کردن آن می‌گشتم...وقتی مردم عزیز و علاقمندان و سینمادوستان کشورمان به هر دلیل به فیلمی که ساخته شده توجه نشان می‌دهند و با تماشای آن فیلم و صف‌بستن جلوی گیشه‌های سینما آن فیلم را از بقیه تولیدات سال متمایز می‌کنند، باید بخشی از محصول و درآمد آن فیلم خاص به همه عواملی که در به ثمر رساندنش نقش داشته‌اند تعلق بگیرد. دستمزدهای اولیه و مشخص عوامل هر فیلم به کنار، باید در مورد فروش‌های ویژه و سودهای حاصل از اکران فیلم‌هایی که در رده‌های بالای جدول فروش هستند، سهم ویژه‌ای به دست‌اندرکاران آن تعلق بگیرد...»+

شاید باور نکنی  ولی «بیشتر و بهتر زندگی کردن» اون آدم ربطی به پول نداشت!  مثل شما عقل معاش نداشت که. اصلا سر در نمی‌آورد که پول چی هست و به چه دردی می‌خوره. باورت می‌شه؟ تا همین چند وقت پیش، اجاره نشین بود و بالاخره با توصیه‌های اکید دوستان، خانمش وادارش کرد یه خونه‌ا‌ی بخره... کیومرث پوراحمد که دیده بود طرف اصلا توی باغ نیست عکس پیری یک ستاره‌ی پیش از انقلاب رو که خونه‌نشین شده بود گذاشته بود توی پاکت و داده بود دستش که ببره بده به خانمش. خانمش هم پیام رو دریافت کرده بود. هر چند ستاره‌ی ما ــ خوش‌بختانه یا بدبختانه ــ اصلا به روزهای پیری نرسید!


ایشالا که تو برسی. دست پر هم برسی. خیلی خوبه که از همین حالا به فکری. باش! حق‌‌ات رو بگیر. بیشترش رو هم بگیر. نوش جان. اما خدا وکیلی این وسط...

به شکیبایی چه؟!...


پی‌نوشت: کامنت‌های زیر یادداشت‌های گلزار رو از دست ندید که عالمی داره :)



.

نظرات 7 + ارسال نظر
محمد علی سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:26 ب.ظ

به طرز مضحکی به گند کشیده شده همه چی... واقعا! واقعا...
دیروز با دوستام همین بحث بود...

هنگامه سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:39 ب.ظ

اینم یه مدلشه دیگه... باید کم کم عادت کنیم!

الهام پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:50 ب.ظ http://sofalin.blogsky.com

دست از سر هامون ما بردارید...
ما را با مرده امان تنها بگذارید...

گریه کردم گریه کردم....

شیدا عارف(معرف وب سایت های سینما) جمعه 1 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 12:17 ب.ظ http://SHAYDAAREF.BLOGFA.COM

سلام...دوست عزیز خواهش می کنم من رو هم د رجریان مطالب ویژه برای عمو خسرو قرار بدهید...از دوستان خواستم برای چهلم ایشون یه کا رنو و خاص و مهم انجام بدیم همه موافقت کردند اما جوابی نگرفتم...من همه جوره پایه ام...چه کمک یاز دست من بر میاد...؟!

حتما بهک یر بزنید...خیلی به کمکتون نیاز دارم...ممنون
پایدار باشید...

شیدا جان ما تصمیم گرفتیم هر کدوم‌«ون یکی از تاثیرگذارترین سکانس‌های بازی خسرو رو شرح بدیم و بگیم که چرا این قدر اثرگذار بوده.
تو هم می‌تونی همین کار رو بکنی. یک عکس هم (اگه تونستی) از اون سکانس بذاری...

شیدا عارف(معرف وب سایت های سینما) شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 06:19 ب.ظ http://SHAYDAAREF.BLOGFA.COM

سلام شروین جان من همون متن رو به کسایی که میشناسم میفرستم...اگر موافق باشی بگم اونا متنی که می خوان بلشه رو برای من کامنت بذارن...و بعد از هماهنگی همه مون تو به اپ ویژه اونا رو می نویسیم و به هم دیگه لینک میدیم...همینه دیگه موافقی؟
راستی چرا عصبانی بودی؟
گفتی ببین خز نشه ها!ترسیدم ازت..

امین پنج‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 04:23 ب.ظ

کلا آدم زبلی هست این گلزار :)

بهارسبز شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:03 ق.ظ

جه ربطی داشت به عموجونیییییییییییی!!!!!!!!!!!!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد