بالاخره نقد کمربندها با دو ماه تاخیر پخش شد. اونم بدون هماهنگی با من! بنابراین همهشو نتونسم ببینم. حتی این زحمتو به خودشون نداده بودن که آخر قسمت اول قسمت فردا شبو با زیرنویس آنونس کنن. واقعا که! اما جدا دیدن جمشید گرگین به جای اون مجری پشمکهی صداکلفت قبلی خیلی خوشایند بود. هر چند تو قسمت اول دو تا کارشناس درپیت نمیدونم از کدوم عتیقهبازاری برداشته بودن آورده بودن که مدام رو اعصاب آدم رژه میرفتن. این یارو زرویی نصرآبادی سیبیل نشان نمیدونم از کجا این امر بهش مشتبه شده که چیزی بارشه و میتونه فیلم و سریال نقد کنه. چار جملهی کلیشهای حفظ کرده هی اونا رو بلغور میکنه. اون شب هم می گفت نقشها تکراری بودن! چون عقلش به جاهای دیگه قد نمیده بند میکنه به اون چیزی که جلوی چشمه! ولی فرداش وقتی احمد طالبینژاد (منتقد مجلهی فیلم و صاحب امتیاز مجلهی هفت) گفت کمدینها اصلا باید کاراکتری رو که با مردم ارتباط برقرار کرده حفظ کنن و حتی نویسنده ها برای این کاراکترا متن بنویسن و کمدین های بزرگ دنیا هم همیشه همین جور بودهن و این صوبتا... آقای سیبیل نشان کم آورد! برخورد مهدی مظلومی هم به عنوان انتقادشونده خوب و قابل ستایش بود و هی بیخودی ــ مثل بعضیا! ــ جبهه نمیگرفت و شاکی نمیشد. اما جلوی بعضی انتقادای بیاساس هم کم آورد که نشون میداد به جریان کار چندان مسلط نبوده. مثلا این توجیه که «بازیگرا برای این نقشهای بدون شرح رو تکرار کردهن که بگیم این مدیریت هم مثل اون غلطه» خیلی مسخرهست! معلوم میشه مظلومی بدون این که حقیقت قضیه رو درک کنه صرفا تسلیم بازیگراش شده. البته خود اویسی میدونست چرا این کارو کرده و در گزارش کوتاهی که در خلال برنامه پخش شد به خوبی از پس جواب براومد. |