گاومون زایید! نایب رئیس کمیسیون فرهنگى مجلس با انتقاد از برنامه هاى متوالى تلویزیون پس از اذان مغرب آن را مانع از حضور مردم در مساجد دانست!!! (منبع خبر)
***
شبهای برره (فلش)
***
یه خبر خوب! فتل داره با یه ۹۰تایی جدید میاد اونم با یوسف تیموری و علی صادقی! کارگردان مهدی مظلومی و نویسنده ها ریما رامین فر، خشایار الوند و چند تا نویسندهی جدیدن. (بزنم به تخته فعلا خبری از مهراب قاسمخانی نیست) اسم سریال هست: به گیرندهها دست نزنید و زمان پخش هم بعد از محرم یعنی بعد از «شبهای برره» و همین بعد از «شبهای برره» بودن کار این سریال رو سخت میکنه. هر چند اویسی و علی صادقی رو بنشونی روی صندلی و دوربین رو روشن کنی اتوماتیک یه سریال طنز ساخته میشه!
*** آقا چه زود گذشت! انگار دیروز بود راجع به سریالهای ماه رمضون نوشتیم!
سریال های امسال رو من این جوری ردهبندی میکنم:
۱- او یک فرشته بود ۲- متهم گریخت ۳- برای آخرین بار ۴- مردهی متحرک (اسمش همینه دیگه نه؟)
او یک فرشته بود رو من از قسمت دوم دیدم یعنی از وقتی که تصادفا فهمیدم کار علیرضا افخمیه. مطمئن بودم که افخمی سریال بد نمیسازه و وقتی هم چند قسمت از سریال پخش شد دیدم که پیشبینیم درست بوده. با این که تولید سریال با عجله انجام شده (میشه) و از همین ناحیه آسیبهایی هم دیده ، کیفیت فنی و خوشساختی اون با هیچ کدوم از سریالهای دیگه قابل مقایسه نیست. سوژه تازه (دست کم تو ایران)، کارگردانی مسلط و هنرمندانه، شخصیت پردازی خوب و بازی های قابل قبول، این سریال رو یک سر و گردن از نرم سریالهای تلویزیون ما بالاتر قرار میده.
البته وقتی حرف جذابیت باشه «متهم گریخت» حرف اول رو میزنه، هر چند فیلمنامهش (که آقاخانی نوشته) چفت و بست درست و حسابی نداره و به اندازهی «خانه به دوش» هم تیکههای خندهدار توش نیست. (البته تا اینجا) موضوع سریال (مهاجرت به تهران و شکاف طبقاتی و مصائب قشر کمدرآمد) مثل «خانه به دوش» متعهدانهست و این خودش یه نقطه قوت مهم به حساب میاد. (مثلا مقایسه کنید با کارهای مدیری که حرف و نکته و حتی جهانبینی خاصی توش نیست) اشکال اساسی فیلمنامهی «متهم...» اینه که تکلیفش با سبکش مشخص نیست. در عین این که میخواد واقعگرا باشه اتفاقاتی میافته و رفتارهایی از شخصیتها سر میزنه که هیچ توجیه منطقی نداره. (مثلا اغراق آمیز بودن عقب افتاده بودن خانواده هاشم، اعتماد کردن اشکی به هاشم، رفتار پدر و مادر منصور، تصمیم و اصرار هاشم برای این یک شبه دختر و مادرشو شوهر بده اونم برای وام و ...) اما بازیها (سرور، هاشم، بیبی، سعید، عباس، منصور، شازده و ...) انصافا خیلی خوبن. ریزهکاری های کمیک که دیگه به ویژگی منحصر به فرد کارهای عطاران تبدیل شدن هم یکی دیگه از نقاط قوت مهم سریال هستن که البته مطمئنا نقش سعید آقاخانی به عنوان فیلمنامهنویس هم تو این مورد پررنگ باید باشه. (نشستن اشکی روی کارتون خالی اونم تو اوج بحران، چسبیدن نوار چسب به شلوار هاشم، بپر بپر کردن بیبی و کلی ریزهکاری دیگه که دیدنیه و تعریف کردنی نیست)
جذابیت «برای آخرین بار» تقریبا منحصر به لحظات کمیک و لحظات کمیک هم تقریبا منحصر به حضور یوسف تیموریه. هر چند بازی بعضی بازیگرای دیگه مثل اجلالی (قندی) و گیتی جاه (پدر صمد) و مادرش هم خوب و جذابه ولی نقششون زیاد جای مانور نداره. بازی جعفری هم به نظرم با بقیه و اصولا با ساختمان سریال هماهنگ نیست و بیش از حد شلوغ میکنه.
«مردهی متحرک» رو هم که من اصلا حوصلهم نیومد ببینم و حرفی ندارم دربارهش.
چند تا لینک:
گزارش «برره» روی میز ضرغامی
استفاده ابزاری از عکس مهران مدیری
شبهای «برره» ، توسعه ی عوام فریبی
سریالهای ماه رمضان زیر ذرهبین منتقدان |