پوچ در پوچ

من تا قبل از این همیشه بهروز صوراسرافیل و برنامه شو مسخره می کردم و فحش می دادم ولی امشب با دیدن برنامه "پوچ در پوچ" نسبت به ش احساس سمپاتی پیدا کردم!

"پوچ در پوچ" که بعضی شب ها به صورت نامنظم از شبکه سه پخش میشه ، هجویه ایه بر برنامه های سیاسی تلویزیون های لوس آنجلسی، که از ترکیب قسمت هایی از این برنامه ها با قطعات نمایشی ساخته می شه.

برنامه امشبش تماما مربوط بود به صوراسرافیل که بیننده ها (که به نظر من اگه سازندگان همین برنامه نباشن هم، قطعا بینندگان "عادی" نبودن) به ش زنگ می زدن و با جا زدن اتفاقات و آدم های سریال برره به عنوان واقعیت، صوراسرافیل رو دست مینداختن. مثلا می گفتن روزنامه نگاری به اسم "کیانوش استقرار زاده" رو رژیم دستگیر و شکنجه کرده یا "چال اسکندرون" رو که جزو میراث فرهنگیه تخریب کرده و مزخرفاتی شبیه این. صوراسرافیل بیچاره هم _ در حالی که به نحو کم سابقه ای مودب و منطقی شده بود _ در برابر شکایت های اونا از رژیم باهاشون ابراز همدردی می کرد. این "مزه ریزی" ها به طرز مشمئزکننده ای  چندین بار تکرار شد. یه عقده ای الاغی زنگ زد گفت که شهر ما یه سوغاتی داره به اسم "نچفسکو". صوراسرافیل گفت: "واقعا؟ چه جالب!" یارو در نهایت "خودبانمک پنداری" دقیقه ها درباب این سوغاتی زر زد. در حالی که برای کسی که برره رو ندیده باشه هیچ چیز غیر قابل باوری تو این حرفا نبود. اتفاقا این دروغ های "بامزه" درست با چیزهایی که اخیرا در واقعیت اتفاق افتاده ن قرینه سازی شده بود: مثلا قضیه گنجی و زیر آب رفتن منطقه ای نزدیک پاسارگاد.

به نظر من فقط آدمای عقده ای می تونن از چنین شوخی های مشمئزکننده ای لذت ببرن ولی با این حال امیدوارم این قضیه درس عبرتی باشه برای اونایی که چشم بسته هر شایعه یا دروغ مسخره ای رو به صرف این که قدرت (در اینجا نظام جمهوری اسلامی) رو محکوم می کنه بدون تحقیق و مدرک، باور و منتشر میکنن.

 

چند تا از این دروغ های پرطرفدار:

رفسنجانی تو کانادا کارخونه و بزرگراه و کوفت و زهر مار داره، احمدی نژاد داماد جنتیه، لاریجانی دو تا زن داره، رییس جمهور شدن خاتمی نمایشی برای برای سرگرم کردن مردم بود، رفسنجانی آمر قتل های زنجیره ایه، احمدی نژاد توی  اوین تیرخلاص می زده ، رفسنجانی مایکرو سافت رو از بیل گیتس خریده و ...

 

می دونم این حرفا دل خیلی ها رو خنک می کنه ولی آیا این برای باور کردنشون کافیه؟!